شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

آموزش های مختلف

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

دانستنی هایی در مورد افسردگی و دلایلش

افسردگی به معنای ضعف یا شخصیت منفی نیست. افسردگی یکی از عوامل اصلی ناتوانی در جهان و سلامت عموم به شمار می رود. در ایالات متحده، حدود ۱۰ درصد بزرگسالان با اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند. تقریباً ۲۵۳ میلیون نفر(۳٫۶٪)در سراسر جهان در سال ۲۰۱۳ مبتلا به افسردگی اساسی بوده‌اند. درصد افرادی که حداقل یکبار به این بیماری مبتلا شده‌اند از ۷٪ در ژاپن تا ۲۱٪ در فرانسه متغیر است. نرخ طول عمر در کشورهای توسعه‌یافته (۱۵٪) بیشتر از کشورهای در حال توسعه(۱۱٪) می‌باشد که این به نوبه خود طول دوره‌های افسردگی را مخصوصاً در دوره‌های بازگشت یافته بیشتر می‌کند. شایع‌ترین دوره ابتلا، دهه ۲۰ یا ۳۰ زندگی می‌باشد.تعداد ابتلاها در زن‌ها نیز دو برابر مردان گزارش شده است. اما به دلیل اینکه این یک بیماری روانی‌ست، خیلی سخت‌تر از بیماری‌های دیگر مثلا کسترول خون بالا درک می‌شود. یکی از اصلی ترین دلایل این سردرگمی، تفاوت بین مبتلا بودن به بیماری افسردگی با فقط احساس افسردگی کردن است.

احساس ناراحتی و غم داشتن کاملا طبیعی است. اما اگر این نوع احساسات هر روز ادامه یابد می تواند نشانی از افسردگی باشد. تقریبا همه گهگاهی احساس افسردگی می‌کنند. نمره بد گرفتن، از دست دادن شغل، مشاجره کردن و حتی یک روز بارانی می‌تواند احساس غم ایجاد کند. گاهی اصلا هیچ علتی هم ندارد. تنها احساس افسردگی و غم می‌کنید. سپس شرایط تغییر می‌کند، و این احساس غم و اندوه برطرف می شود.

افسردگی بالینی متفاوت است. این یک اختلال پزشکی (بیماری‌) است، و تنها به خواست شما برطرف نخواهد شد. این نوع افسردگی، حداقل دو هفته متوالی به طول می انجامد و اختلالات قابل توجه در توانایی فرد برای فعالیت های روزانه همچون کار کردن، بازی کردن، یا عشق ورزیدن ایجاد می‌کند.

افسردگی می‌تواند علائم بسیار متفاوتی داشته باشد .

علائم احساسی و ذهنی افسردگی مانند:

· کم حوصلگی

· بی علاقگی نسبت به چیزهایی که معمولا از آن لذت می‌بردید،

· فکر کردن مکرر به مرگ و خودکشی

· احساس بی‌ارزشی کردن یا احساس گناه شدید

· ناامیدی

· تمرکز فکری بسیار پائین

· بی قراری یا کندی

· گوشه گیری

· عدم تصمیم گیری و ضعف حافظه

علائم فیزیکی افسردگی مانند:

· تغییر در اشتها، خوردن زیادی یا از دست دادن اشتها، و در نتیجه افزایش یا کاهش وزن شدید

· خوابیدن خیلی زیاد یا خیلی کم و یا بی خوابی

· احساس خستگی مداوم یا انرژی پایین

· دردهای مزمن چون سردرد و کمردرد

· مشکلات گوارشی

· گرفتگی عضله

· تشدید دیگر مشکلات فیزیکی

تاثیر افسردگی بر مغز

افسردگی همچنین تاثیرات فیزیکی در داخل مغز دارد.

نخست آنکه، تغییرات را می‌توان با چشم غیر مسلح و اشعه ایکس دید. لوپ پیشانی یا Prefrontal Cortex که مسئول کنترل احساسات، تصمیم گیری و تشکیل خاطرات است کوچک می‌شود.

در اسبک مغز - هیپوکمپوس یا hippocampus – جایی که خاطرات ذخیره می گردند و میزان تولید هورمون کورتیزول کنترل می شود، با افزایش سطوح کورتیزول و افسردگی، تولید سلول های مغزی یا نورون ها کاهش میابد و هیپوکمپوس نیز کوچک می شود. این می تواند باعث مشکلات حافظه گردد.

آمیگدال نیز از صدمات افسردگی آسیب می پذیرد. آمیگدال بخشی از مغز است که پاسخ های احساسی چون لذت و ترس را سامان دهی می نماید. در افرادی که دچار ااختلال افسردگی عمده هستند، آمیگدال در اثر قرارگرفتن در معرض کورتیزول زیاد به مدت طولانی، بزرگتر و فعالیتش بیشتر می گردد. یک آمیگدال بزرگ شده و بیش فعال می تواند خواب و فعالیت های دیگری را مختل نماید. همچنین می تواند باعث شود بدن انواع هورمون و مواد شیمایی را در خود آزاد نماید که باعث افزایش پیچیدگی در تشخیص و درمان افسردگی می گردد.

از دیگر تاثیرات افسردگی روی کارایی مغز می توان به :

· انتقال غیرطبیعی و یا کاهشِ انتقال دهنده‌های عصبی خاص در مغز، به ویژه سروتونین، نوراپی نفرین، و دوپامین

· کند شدن ریتم شبانه روزی مغز

· تغییر خاص در حرکات تند چشم در خواب و مرحله خواب عمیق در چرخه‌ی خواب‌

· ایجاد اختلالات هورمونی مانند بالا بودن هورمون کورتیزول غدد فوق کلیوی

· بی نظمی در هورمون‌های تیروئید

اشاره نمود.

تشخیص انواع افسردگی

تشخیص افسردگی کاملاً بر پایه تجربیات گزارش شده خود فرد وبررسی‌های وضعیت شناختی می‌باشد و هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص سریع آن وجود ندارد. اما در مواردی، آزمایش‌هایی برای رد حالات فیزیکی خاصی که ممکن است علائم مشابهی را بوجود آورند انجام می‌گیرد.

اما در کل باید گفت ابزاری برای تشخیص نداریم که بتواند دقیقا آن‌را پیش بینی‌کند یا اینکه زمان آشکار شدنش را به ما بگوید. زیرا علائم افسردگی نا‌محسوس هستند. شناخت فردی که به ظاهر خوب اما در واقع با افسردگی در کشمکش است دشوار است. براساس اعلام سازمان ملی بهداشت روانی، این افراد به‌طور متوسط ۱۰ سال طول می‌کشد تا تقاضای کمک کنند.

روش های درمان افسردگی

داروها و مکمل‌های درمانی باعث افزایش مواد شیمیایی در مغز می‌شوند. در موارد بسیار شدید، درمان با الکتروشوک انجام می‌شود که مانند تشنج کنترل شده در مغز بیمار عمل می‌کند، و بسیار موثر است.

درمان‌های مطمئن دیگری، مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (بخش کوچکی از مغز) نیز مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

خب، اگر شما کسی را می‌شناسید که با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند، به آرامی او را تشویق کنید، تا به دنبال برخی از این گزینه‌ها برود. حتی می‌توانید به او پیشنهاد یک فعالیت معینی را بکنید، مانند اینکه به دنبال یک روانشناس در آن منطقه برود، یا لیستی از پرسش‌هایی را تهیه کند تا ازیک پزشک بپرسد.

برای فردی با افسردگی، برداشتن اولین گام به نظر غیرممکن می‌آید. اگر او احساس گناه یا شرم می‌کند، اشاره بر این دارد که افسردگی در مرحله‌ای است که باید درمان شود، مانند کسی که آسم و یا دیابت دارد. این یک ضعف شخصیتی یا ویژگی شخصیتی نیست، و نباید از خودشان این انتظار را داشته باشند که خودشان بتوانند از آن خلاص شوند مثل اینکه کسی از خودش انتظار داشته باشد تا بازوی شکسته‌اش را خودش درمان کند.

اگر خودتان تجربه‌ای از بیماری افسردگی ندارید، از مقایسه آن با زمانی که احساس افسردگی می‌کنید اجتناب کنید. مقایسه آنچه که آنها تجربه می‌کنند، با احساس موقتی و طبیعی غم و اندوه می‌تواند در انها احساس گناه برای دست و پنجه نرم کردن با افسردگی ایجاد کند.

حتی تنها حرف زدن درباره افسردگی می‌تواند آشکارا کمک کند. برای مثال، تحقیقات نشان می‌دهد پرسش از شخصی که افکار مربوط به خودکشی دارد واقعا خطر اقدام به خودکشی را در او کاهش می‌دهد. گفتگوی آزاد درباره بیماری‌های روانی کمک به فرسایش و کم رنگ شدن حس ننگ بیمار کرده و آن‌را برای افرادی که نیاز به کمک دارند آسانتر می‌کند.

هرچه تعداد بیشتری از بیماران به دنبال درمان بروند، دانشمندان بیشتر در مورد افسردگی فرا می‌گیرند و درمان‌های بهتر و موثرتری ایجاد خواهد شد.

منبع: اختلال افسردگی وب سایت ایران محتوا

تاثیر غذا روی مغز

افزایش عملکرد مغز با خوردن این 20 مواد غذایی

شما با رعایت يک رژيم متوازن و مرتب غني از اسيد‌هاي آمينه ضروري، روغنهاي امگا، مواد معدني و ويتامين‌ها می توانید افزایش عملکرد مغز خود را تضمین کنید:

ماهي:

ماهي سرشار از روغن‌هاي ضروري، از قبيل امگا 3 مي‌باشد. ماهي‌هاي دريايي غني‌ترين منبع اسيد‌هاي چرب مي‌باشند. اين ماهي ها شامل ماهي آزاد، هاليبوت، ماکرل و ساردين مي‌باشند.



آجيل ها و دانه ها:

آجيل و دانه ها یکی از منابع اصلی امگا3 و 6 هستند. حاوي پروتئين و اسيد‌هاي چرب و آرژينين آمينه مي‌باشند که غده هيپوفيز را تحريک مي‌کنند تا هورمون رشد را آزاد سازد. خوردن روزانه مقدار کمی اجیل و دانه های مختلف برای سلامت مغز و بدن توصیه می شود.


سبزيجات خانواده کلم

کلم بروکلي، گل کلم و کلم فندقي سرشار از ماده مغذي با نام کولين مي‌باشند. اين ماده براي حافظه و سلامت مغز ضروري مي‌باشد. کولين پيش در آمد استيل کولين مي‌باشد. استيل کولين در فرايند‌هاي مغزي مشارکت دارد. همان طور که سن افزايش مي‌يابد، خروجي کولين طبيعي بدن کاهش پيدا مي‌کند. بنابراين مي‌توان با خوردن غذاهاي مملو از کولين، توليد استيل کولين را افزايش داد و قدرت مغز را بهبود بخشيد. منابع ديگر کولين تخم مرغ، دانه سويا، بادام زميني، کلم، لوبياچيتي و لوبيا قرمز مي‌باشند.


میوه زغال اخته:

اين ميوه لذيذ سرشار از آنتي اکسيدان‌هاي قوي است که راديکال‌هاي آزاد را که سبب پيري مي‌شوند از بين مي‌برد. همچنين اين ميوه داراي خواصي مي‌باشد که شروع کاهش مربوط به افزايش سن را به تاخير مي‌اندازد. زغال اخته از مغز شما در برابر مواد شیمیایی و مضر محافظت می کند. زغال اخته با عوامل پیر شدن مبارزه می کند. خانواده زغال اخته حاوی یک ماده شیمیایی دارای پایه گیاهی به نام فلاونوید هستند که با سلول های عصبی تعامل دارد و تعاملات میان سلولی را ارتقا میدهد و سبب تولید مجدد نورون های عصبی میشود.


چاي سبز

چاي سبز از فعاليت آنزيمي ‌که در بيماري آلزايمر دخيل مي‌باشد جلوگيري مي‌کند. همچنين غني از پلي فنل‌ها و آنتي اکسيدان‌هاست که از پيري زودرس مغز جلوگيري مي‌کند. لذا هر روز دو فنجان چاي سبز بنوشيد. شما به راحتی می توانید چای سبز را به جای چای سیاه که به آن عادت کردید عوض کنید. در اوایل شاید طعم تند چای سبز زننده باشد ولی با چند بار نوشیدن به طعم آن عادت خواهید کرد.


اسفناج

این ماده غذایی سبب افزایش قدرت ذهن شما نیز می شود. اسفناج حاوی آمینو اسید تریپتوفان است که یکی از اجزای کلیدی تشکیل دهنده ماده سروتونین است.


گردو

این ماده غذایی شبیه به مغز، دارای مقادیر زیادی DHA و ویتامین E و آنتی اکسیدان است که سبب تعدیل عملکردهای مغزی و پاکسازی مغز از سلول هایی میشود که دارای رادیکال های آزاد مخرب هستند. گردو و خانواده دانه های روغنی مشابه با آن همچنین سبب ترشح ماده خاکستری در مغز می شوند که مسئول فرآیندهای مختلفی نظیر حافظه، تصمیم گیری و احساسات است.


روغن به صورت چربي هاي غير اشباع

چربي‌هاي غيراشباع حاوي اسيدهاي چرب ضروري، اسيد لينولنيک گاما هستند. اين اسيدها علاوه بر ديگر فوايد براي بدن، براي عملکرد مغز ضروري مي‌باشند. روغن زيتون، کنجد، کانولا، بادام و روغن ماهي سرشار از اسيدهاي چرب غير اشباع مي‌باشند.


جلبک هاي دریایی

جلبک هاي ريز، اقيانوس و درياچه‌هاي تميز و سالم شامل جلبک سبز آبي، اسپيرولينا، کلورلا، سي ويد و کلپ مي‌باشند، که هضم اين جلبک‌ها آسان مي‌باشد و سرشار از پروتئين، انرژي زياد و صدها مواد معدني هستند. آسیای شرقی و چین نمونه خوبی از استفاده از جلبک های دریایی در رژیم غذایی روزمره می باشد.


کلم بروکلی

کلم بروکلی نه تنها به عضله سازی و چربی سوزی کمک می کند بلکه حاوی مقادیر زیادی ویتامین K بوده و برای تقویت حافظه و قدرت پردازش مغز بسیار مفید است. استفاده از خانواده کلم و به ویژه کلم بروکلی در رژیم غذایی می تواند قدم بسیار مثبتی برای سلامت جسم و مغز باشد.


میوه آووکادو

آووکادو ها از جمله گیاهانی هستند که در حالت رسیده دارای چربی های سالم غیراشباع اند و سبب افزایش جریان خون و رسیدن اکسیژن به مغز میشود که به معنی تحویل سریعتر مواد غذایی به مغز و افزایش عملکرد مغز است. این گیاهان همچنین سبب حفظ سلامت غشاهای سلولی مغز و سلول های عصبی ویژه با نام آستروسیت ها میشوند که از جمله سلول های پیشتیبان نورون ها هستند.


میوه گوجه فرنگی

افرادي كه در وعده‌هاي غذايي خود، از گوجه فرنگي و ساير مواد غذايي حاوي آن بيشتر استفاده مي‌كنند با داشتن بالاترين ميزان ليكوپن در خون در مقايسه با افرادي كه خون آنها داراي كمترين مقدار ليكوپن است تا 55 درصد كمتر در معرض ابتلا به سكته مغزي قرار مي‌گيرند.


تخم مرغ

تخم مرغ یکی از منابع اصلی غذایی ما بوده و هست و استفاده صحیح از آن می تواند به کاهض وزن و افزایش قدرت بدن و مغز کمک کند. تخم مرغ غنی از ترکیباتی با نام کولین است که برای تولید استیل کولین که یک نوروترانسمیتر مهم برای تعاملات حافظه و سلولی است، ضروری است.


سبزیجات و برگ های سبز و تیره

گیاهانی با برگ های سبز و تیره نظیر کلم و چغندر سوئیسی دارای ویتامین K هستند که به بهبود عملکرد شناختی کمک میکند.


شیر

نقش شیر و لبنیات در سلامت مغز و پیشگیری از کاهش توانایی این عضو مهم، به ویژه در مورد جمعیت سالمند هر جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. این ماده غذایی ارزشمند از اختلال عملکرد مغز و بروز برخی مشکلات روانی پیشگیری می نماید.


گیاه Sage یا مریم گلی

مطالعات محققان نشان داده است که مریم گلی نقش بسزایی در تقویت حافظه دارد. تحقیقات بسیاری در زمینه پتانسیل مریم گلی به عنوان درمان احتمالی آلزایمر یا زوال عقل در دست انجام است.


شکلات تلخ

یکی از بهترین مواد غذایی برای مغز، شکلات تلخ غنی و تیره است. این ماده تقریباً دارای تمامی خواصی است که مواد غذایی دیگر برای ارتقای عملکرد مغز دارند؛ این ماده دارای مقادیر بالایی از تریپتوفان و آنتی اکسیدان ها است و سبب بهبود جریان خون در مغز میشود و ترکیبات منحصربفرد کاکائو سبب ارتقای تفکر، هوشیاری و حافظه میشود.


ادویه ها

برخی مواد غذایی، در تولید یاخته های عصبی و حفظ انعطاف پذیری مغز موثر است. زعفران، ریحان، دارچین و زردچوبه چهار ادویه و گیاهی هستند که برای برای مغز و اعصاب مفید می باشند.

ریحان: خاصیت آنتی اکسیدان و ضدالتهابی دارد. ریشه ریحان حاوی ترکیبی مشابه داروهای آلزایمر است.

زعفران: با افسردگی مقابله می کند، قدرت حافظه و یادگیری را افزایش می دهد.

دارچین: استشمام عطر دارچین، مغز را تقویت می کند. حتی استفاده از آدامس با طعم دارچین، حافظه، قدرت تمرکز، توجه، شناخت را تقویت می کند. این ادویه میزان قند خون را تنظیم می کند، از عفونت قارچی پیشگیری می کند، حاوی ماده معدنی منگنز است و منبع عالی فیبر غذایی، آهن و کلسیم است.

زردچوبه: کورکومین که رنگ زرد در این ادویه ایجاد می کند آنزیم کلیدی است که علاوه بر خاصیت ضدالتهابی با برخی انواع سرطان و ام اس مقابله می کند.


میوه سیب

سیب با کمک به سیستم بدنی شما و کمک به رفع خستگی و سموم بدن به بهتر کار کردن جسم و ذهن کمک می کند


میوه بلوبری

این میوه به دلیل دارا بودن ترکیب‌هایی، سلول‌های مغزی را در برابر رادیکال‌های آزاد حفظ می‌کند. مطالعه انجام شده در سال 2012 نشان می‌دهد بلوبری مسیری را که عصب‌ها در مغز با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند، تغییر می‌دهد. همچنین از التهاب در مغز که به عصب‌ها آسیب می‌زند جلوگیری کرده و تعادل حرکتی را تقویت می‌کند.


شما با استفاده از این مواد غذایی مفید برای تقویت مغز می توانید به هدف خود برسید


منبع: مواد غذایی مفید برای تقویت مغزوب سایت ایران محتوا


اثرات سیگار

بر خلاف تصور بسیاری، تفاوت اندکی بین انواع مختلف مصرف تنباکو وجود دارد. بنابراین فرقی نمی کند شما سیگار دود می کنید یا قلیان یا از ویپ استفاده می کنید. در دود کردن تمامی این محصولات مواد مضر مانند استون، تار، نیکوتین و مونوکسید کربن وجود دارد.

طبق تحقیقات موجود سیگار دارای حدود 600 ماده تشکیل دهنده است که بسیاری از آنها در سیگار برگ، قلیان و ویپ هم یافت می شوند.

این مواد نه تنها به ریه ها و سیستم تنفسی آسیب های جدی وارد می کنند بلکه تمامی بدن و حتی اراده و شخصیت شما را تهدید کرده و تغییر می دهند. برخی از این آسیب ها بلافاصله و برخی در طولانی مدت روی بدن و ذهن تاثیر می گذارند.

علاوه بر این فرد سیگاری نه تنها به خود آسیب می زند بلکه تاثیر سیگار برای اطرافیان خود و سلامتی آنها را نیز منجر می شود. عاملی که به آن تاثیرات سیگار یا دود غیر مستقیم نیز گفته می شود. این نوع آسیب های اجتماعی به همراه آسیب های شخصیتی می تواند از در شمار ضررهای سیگار در جامعه قرار بگیرد.

اما ضررهای سیگار برای بدن چیست ؟

با هر پُک سیگار، دود آن بیش از ۵۰۰۰ ماده شیمیایی را با بافت‌های بدنمان مورد تماس قرار می‌دهد. بسیاری از این مواد شیمیایی سمی بوده و ارتباط مستقیم حداقل 69 عدد از آنها با انواع سرطان کاملا اثبات شده است.

بیاید نگاهی بیندازیم به اتفاقاتی که هنگام عبور محتویات دود سیگار و تنباکو در بدن می‌اُفتد و چگونه هر کدام از سیستم های موجود در بدن تحت تاثیر قرار می گیرند.

سیستم عصبی

سیگار با تغییر الگوی رفتاری و نحوه پاسخگویی بدن به مواد مضر و محرک موجود در خود، یک عادت ناسالم و باور غلط درونی مبتنی بر آرامش و لذت خیالی در اثر مصرف در فرد ایجاد می کند که به آن اعتیاد گفته می شود و این اعتیاد جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد.

یکی از معروف ترین مواد تشکیل دهنده تنباکو، نیکوتین است. در مدت ۱۰ ثانیه، جریان خون نیکوتین را به مغز می‌رساند که باعث رهاسازی دوپامین و سایر انتقال‌دهنده‌های عصبی شامل اندورفین‌ها می‌شود که احساس لذت و اعتیاد آور بودن سیگار کشیدن را به‌وجود می‌آورند.

علاوه بر این، مغز در اثر همین عادت ناسالم، برای پوشش دهی میزان بسیار نیکوتینی که وارد بدن می شود، تعداد دریافت کننده های نیکوتین را افزایش می دهد و آستانه تحمل آن را نیز به صورت فیزیکی از طریق ترشح هورمون ها و به صورت ذهنی از طریق ناخودآگاه بیشتر می کند.

در نتیجه زمانی که نیکوتین به میزان مشخص شده به بدن نمی رسد، فرد احساس استرس، افسردگی، عصبی شدن، سردرد و بی خوابی می کند که این نیز به باور غلط آرامش بخشی و لذت کشیدن سیگار دامن می زند.

دستگاه تنفس

دستگاه تنفسی به عنوان اولین سیستم در تماس مستقیم با مواد مضر موجود در دود سیگار، در بخش های مختلف خود آسیب های متعددی در طول زمان می خورد.

با گذشت زمان، دود سیگار به انتهای عصبی در بینی صدمه زده که باعث از بین رفتن بویایی می‌گردد. علاوه بر آن افزایش میزان سرفه، سرماخوردگی، تنفس سخت و آسم تنها یک شروع تلخ از جریان آسیب های متعدد به این سیستم حیاتی بدن است.

درون راه‌های‌هوایی و شش‌ها، دود سیگار احتمال التهاب و عفونت را در کنار بیماری‌های مزمن همچون برونشیت و آمفیزم، و همینطور سرطان ریه افزایش می‌دهد. این کار را با صدمه زدن به سیلیا، که ساختار‌هایی مو مانند به منظور پاک نگه داشتن هوا دارند، انجام می‌دهد. جای تاسف است که از هر 10 مرگ در اثر سرطان ریه، 8 عدد آنها به دلیل مستقیم سیگار کشیدن بوده است.

این دود بعداً کیسه هوایی که کیسه‌های کوچکی به منظور تبادل اکسیژن و دی‌اکسید کربن مابین خون و شش‌ها هستند یا نایژه ها را پر می‌کند و به آنها آسیب میزند.

هرگاه یکی از نایژه ها از بین بروند دیگر رشد نمی کنند پس بخش از ریه کاملا از بین میرود که در نهایت باعث بیماری آمفزیم می گردد.

علاوه بر این یک گاز سمی به‌نام کربن مونوکسید از آن غشا به درون خون عبور می‌کند و به هموگلوبین می‌پیوندد و جای اکسیژن که باید به سراسر بدن منتقل می‌شد را می‌گیرد. این یکی از دلایلی است که سیگار کشیدن می‌تواند موجب محرومیت از اکسیژن و تنگی نفس گردد.

قلب و عروق

سیگار کشیدن به تمامی سیستم قلبی عروقی آسیب های جدی وارد می کند. نیکوتین و سایر مواد شیمیایی درون سیگار باعث تنگی رگ‌های خونی و آسیب زدن به پوشش ظریف لایه درون رگی می‌شوند که محدود شدن جریان و افزایش فشار خون را به همراه دارد.

این عوامل باعث ضخیم شدن دیواره رگ‌های خونی و افزایش چسبندگی پلاکت خونی می‌شوند که به نوبه خود احتمال شکل‌گیری لخته و ایجاد حملات قلبی و سکته مغزی را تا دو برابر افزایش می دهد.

متاسفانه سیگار کشیدن سیستم قلبی عروقی اطرافیان فرد سیگاری که تحت دود غیر مسقیم قرار می گیرد را نیز به همان اندازه فرد سیگاری تهدید می کند.

این تاثیر سیگار روی اطرافیان ، ریسک های سکته، حمله قلبی و انواع بیماری های قلبی عروقی در آنها را نیز افزایش میدهد.

سیستم گوارشی

یکی دیگر از ضررهای سیگار برای بدن ، علاوه بر پوسیدگی به دلیل تاثیرات مخرب ماده سیاه رنگ قطران روی سطوح و مینای دندان، بوی بد دهان، از دست دادن حس چشایی و بیماری های لثه، سیگار کشیدن احتمال ابتلا به انواع سرطان دهان، گلو، حنجره و مری را به شدت افزایش می دهد.

تحقیقات نشان داده است که بیش از 93% سرطان های حنجره با سیگار کشیدن کاملا مرتبط است.

سیگار کشیدن همچنین آستانه انسولین را بالا می برد و باعث ایجاد مقاومت در برابر انسولین می گردد. مقاومت انسولین در اثر سیگار باعث افزایش ریسک ابتلا به دیابت نوع 2 نسبت به افرادی که سیگار نمی کشند می شود.

سیگار کشیدن در طول بیماری دیابت، درمان و کنترل آن را به شدت سخت می کند.

تضعیف ماهیچه های مسئول کنترل مری در سیستم گوارشی نیز از ضررهای سیگار برای بدن بوده و به اسید معده اجازه برگشت رو به بالا می دهد که به رفلاکس اسیدی یا رفلاکس معده معروف است.

سیگار به کلیه ها نیز رحم نمی کند و یک عامل افزایش ریسک ابتلا به سرطان کلیه ها می باشد. مطالعات نشان داده است که نسبت به یک فرد سالم، احتمال ابتلا به سرطان کلیه در فردی که روزی 10 عدد سیگار می کشد 1.5 برابر و فردی که 20 سیگار می کشد 2 برابر بیشتر است.

توانایی تولید مثل

کاهش رسیدن جریان خون به آلت تناسلی به دلیل تاثیر سیگار روی بدن و سیستم عروقی، در مردان باعث مشکلات کارایی ضعیف و ناتوانی جنسی، و در زنان عدم لذت جنسی و دردهای ناشی از عدم ترشح مایعات تناسلی در هنگام مقاربت می گردد. کاهش هورمون های جنسی و در نتیجه کاهش میل جنسی از دیگر ضررهای سیگار برای بدن می باشد.

از دیگر آسیب های وارده به دستگاه تولید مثل مردانه می توان به آسیب های وارده به اسپرم، کاهش تعداد آنها و افزایش احتمال ابتلا به سرطان بیضه اشاره نمود.

در زنان، مشکلات نازایی به شدت افزایش می یابد و قابلیت باروری در زنانی که سیگار می شند نسبت به زنان سالم 30% کاهش می یابد. سیگار کشیدن در طول دوران بارداری می تواند احتمال سقط جنین، تولد زودرس و مرده زایی را تا 25% افزایش دهد. همچنین احتمال ابتلا به سرطان رحم به دلیل ناتوانی بدن در دفع عفونت های مختلف افزایش می یابد.

سیستم ایمنی

تعداد سلولهای گلبول سفید در خون در فردی که سیگار می کشد همواره بالاست. ارتباط میزان بالای این گلبول های سفید در خون به مدت زیاد با افزایش احتمال به انواع حملات قلبی، سکته و سرطان نیز اثبات شده است.

به‌علاوه، موادی چون آرسنیک و نیکل می‌تواند باعث اختلال در عملکرد ترمیم DNA شود، در نتیجه قابلیت مبارزه بدن‌مان با اغلب سرطان‌ها را زیر سوال می‌برد.

سیگار کشیدن با افزایش تعداد گلبول های سفید در خون، سیستم ایمنی بدن را نیز ضعیف می کند زیرا این سربازان بدن به صورت مدام در جنگ با انواع التهاب ها و آسیب هایی هستند که از طریق سیگار کشیدن به بدن وارد شده است.

آنها توانایی خود در مبارزه با دیگر بیماری های و اجسام خارجی که سلامتی بدن را تهدید می کنند را از دست می دهند.

در نتیجه افراد سیگاری ریسک بالاتری در ابتلا به بیماری های خود ایمنی مانند روماتیسم مفصلی (یکی از شایع تری بیماری های التهابی سیستمیک مفاصل) و تصلب بافت چندگانه یا همان MS (که بخش های مختلفی از سیستم عصبی را مختل می کند) را تحمل می کنند.

پوست

از دیگر ضررهای سیگار برای بدن ما، اثرات و تغییرات ظاهری و پوستی معمولا نسبت به دیگر آسیب ها بیشتر در معرض دید قرار دارند. مواد مضر موجود در سیگار ساختار پوست بدن را تغییر می دهند.

در این راستا تحقیقات مختلف رابطه سیگار کشیدن و افزایش احتمال ابتلا به سرطان پوست را تایید می کنند.

ناخن های دست و پا نیز از اثرات مخرب سیگار در امان نبوده و بیشتر دچار انواع عفونت های قارچی می گردند.

موها نیز در اثر کمبود اکسیژن دریافتی و تضعیف ریشه، همینطور تغییر در روند رشد، با شدت بیشتری سفید می شوند، ریزش می کنند و به سمت کچلی می گرایند.

علاوه بر این، کاهش میزان اکسیژن رسیده به پوست باعث افزایش سرعت پیر شدن و از شادابی افتادن آن می گردد. سیگار کشیدن احتمال دچار شدن به انواع چروکیدگی پوست بالخص در ناحیه چشم ها و دهان را سه برابر می کند، گونه ها را کوچک و خالی کرده و باعث داشتن چهره ای بیش از حد لاغر می شود.

استخوان ها و ماهیچه ها

سیگار کشیدن استخوان ها را ضعیف و شکننده می کند زیرا مواد مضر موجود در سیگار، سیکل طبیعی سلامتی استخوان ها را بهم می ریزند.

در این شرایط توانایی بدن برای تولید بافت استخوانی سالم و جدید کاهش و فرآیند شکست بافت های استخوانی موجود نیز افزایش میابد. در طول زمان استخوان ها نازک تر و چگالی استخوانی داخل ۀنها کاهش میابد.

در مقایسه با افراد سالم، افراد سیگاری در ریسک بالاتری از شکست های استخوانی قرار دارند و استخوان های شکسته زمان بیشتری نیاز دارند تا بهبود بیابند.

ماهیچه ها نیز مانند بسیاری از ارگان های دیگر بدن ما در اثر کمبود دریافت مواد مغذی و اکسیژن مورد نیاز خود به دلیل مشکلات عروقی و فشار خون بالا، صدمه می بینند

منبع: ضررهای سیگار برای بدن وبسایت ایران محتوا

دلیل کچل شدن انسان

چالز داروین، مایکل جردن، و یودا (شخصیت فیلم های جنگ ستارگان( چه چیزی را مشترک دارند؟

آنها مانند خیلی از افراد تاریخی یا خیالی، و در برخی موارد با انتخاب خودشان، کچل یا طاس هستند.

برای قرن‌ها، این گنبد درخشان بالای چشم های انسان، نماد هوش بوده است،

اما با وجود این، خیلی از افراد طاس هنوز آرزو دارند که موهایشان برگردد.

دانشمندان مدت‌های طولانی در این مورد اندیشیده‌اند، « چرا برخی از مردم موهایشان را از دست می‌دهند، و چگونه می‌توان آنها را برگرداند؟»

تعداد موهای کامل سر ما حدود ۱۰۰٫۰۰۰ تا ۱۵۰٫۰۰۰ هست، و دانشمندان در مورد انبوهی آن، دو چیز کشف کرده‌اند.

نخست، جوانه موی که ما می‌بینیم، بیشتر از کراتین ساخته شده است. پروتئین باقی مانده از سلول‌های مرده که بعنوان سلول‌های نو از پایین آنها به بالا رشد می‌کنند.

دوم، ساختار محرک رشد مو فولیکولهای مو خوانده می‌شود. شبکه‌ای از ارگانهای پیچیده که قبل از تولدمان تشکیل می‌شوند، و رشد مو سیکل همیشگی است.

این چرخه سه مرحله دارد.

اولی مرحله رشد، آنژن هست،

که تا ۹۰درصد از فولیکول‌های مو که در حال حاضر دارید. باعث می‌شوند موهای شما با نرخ یک سانتیمتر در ماه رشد کند.

آنژن، بستگی به ژن ٓشما می‌تواند برای دو تا هفت سال باقی باند.

بعد از این دوره مولد، سیگنالهای داخل پوست به برخی از فولیکول به ورود به مرحله جدیدی شناخته شده به عنوان کاتاژن،

یا مرحله رگرسیون یا برگشت به عقب است، که باعث می‌شود فولیکول‌های مو به به کسری از طول اولیه شان کوچک شوند.

عمر کاتاژن دو تا سه هفته است. و این تامین خون را در فولیکول قطع می‌کند، و یک دسته مو را می‌سازد، بدین معنا که آماده ریختن هست.

آخر سر، موها وارد مرحله تلوژن می‌شوند، که مرحله استراحت هست و مدت ۱۰ تا ۱۲ هفته طول می‌کشد. حدود ۵ تا ۱۵ درصد از فولیکول‌های پوست سرشما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در طول تلوژن، تا ۲۰۰ تار مو می‌تواند در روز بریزد که کاملا طبیعی هست.

سپس، چرخه رشد موهای نو شروع می‌شود اما همه سر مودار نیست. در واقع، رشد برخی از آنها در واکنش به تغییرات بدن در طول زمان به طور فزاینده تکه تکه می‌شوند.

چرا مو های ما می ریزد؟ عوامل موثر در ریزش

1- ژنتیک

این نوع کچلی بسیار قابل پیش بینی بوده و شما مراحل ریزش مو ( مثل مقیاس نوروود ) را تجربه خواهید کرد

2- شرایط هرمونی بدن

عوامل زیادی در این زمینه می توانند باعث ریزش قسمتی یا کل مو به صورت موقتی یا دائمی شوند. یکی از این عوامل ریزش مو سر می تواند حاملگی یا مشکلات قده تیرویید باشد.

این عوامل ریزش مو سر میتواند به صورت موقتی بوده و بعد از بهبود وضعیت پزشکی ، ریزش مو در طی ماه های بعدش کمتر خواهد شد و یا موهای ریخته دوباره رشد خواهند کرد.

3- احساس هایی مثل استرس

یکی از عوامل ریزش مو سر که می تواند برگشت ناپذیر هم باشد، استرس مستمر و طولانی مدت است.

4- استایل بیش از حد مو

گِلت کردن، دم اسبی و حالت هایی که مو های را سفت می کِشد و یا به هم گره میزند می تواند باعث کنده شدن و کم پشت شدن مو سر در مردان و زنان شود.

5- سن هم خیلی مهمه

یکی از عوامل اصلی ریزش مو سر مردان و زنان ، با بالا رفتن سن می باشد و به صورت طبیعی مو انسان کم می شود.

6- وزن شدید کم کردن

کم شدن شدید وزن در کوتاهی مدت می تواند یکی از عوامل ریزش مو سر به صورت موقتی باشد. با تعادل مجدد وزنی بعد از گذشت چندین ماه، ریزش مو به صورت طبیعی باز خواهد گشت.

7- بیماری های با درمان طولانی مدت مثل دیابت

بیماری های عمری یا درمان های طولانی مدت ، می تواند ریزش مو را به سمت دائمی شدن سوق دهد.

8- کشیدن خاراندن مو

یکی از عوامل کم پشت شدن مو سر به طور اصطلاح همون "ور رفتن با مو" می باشد. دست بردن مکرر و کشیدن مو باعث کنده شدن و کم پشت شدن مو سر می گردد.

9- سیگار کشیدن

تحقیقات نشان داده رابطه مستقیمی بین سیگار کشیدن و ریزش مو سر در مردان وجود دارد. قلیان نیز مانند سیگار دارای نیکوتین و تعداد بیشماری سموم مضر برای بدن انسان می باشد.

استفاده طولانی مدت از دخانیات باعث ریزش مو دائمی نیز خواهد شد.

10- اشعه خورشید

تحقیقات نشان داده که اشعه فرابنفش می تواند باعث ریزش مو به صورت موقتی شود.

11- سرطان داشتن و شیمی درمانی

بیمارانی که در مرحله شیمی درمانی یا پرتو درمانی هستند به صورت موقتی کچلی و ریزش شدید مو را تجربه می کنند.

12- باور درون وجودت

به این معنی که هر چه شما امید خود را برای داشتن مو های پر پشت و سالم از دست بدهید ریزش مو شما هم شدید تر خواهد شد.

منبع: عوامل ریزش مو سر - وبسایت ایران محتوا

همه چیز در مورد زبان بدن

چطوری از زبان بدن مردم را بشناسیم؟

هر روز و هر ثانیه، افراد اطراف ما در حال تولید سیگنالی هستند.

توانایی خواندن مردم، به توانایی دریافت این سیگنال توسط شما بستگی داره.

این توانایی شاید تخیلی به نظر بیاد. اما واقعیت اینه که با داشتن دانش مورد نیاز میتونی از فکر طرف مقابل مطلع بشی. این فرکانس، زبان بدن نام داره.

وقتی یه دختر از شما خوشش بیاد. بدن، به فرکانس مغز وصل میشه. هر چه این سیگنال و فرکانس رو بهتر تشخیص بدی. شانس بیشتری برای بدست آوردن دل آن دختر خواهی داشت.

این رفتار همه جا هست. مردم اطرافت همواره در حال تولید رفتارهای عجیب هستند. و جالب اینه که

با دیدن این رفتار، میفهمی که حتما یک مشکلی وجود داره. ولی نمیدونی چه مشکلی و برای چی.

اکثر مردم از زبان بدن خود آگاه نیستند.

درک جزییات اون، میتونه شما را وارد دنیایی جدید بکنه.

باعث میشه چیزی که اکثر مردم نمیبینن رو ببینی. علم میگه که مغز و بدن با هم رابطه نزدیک دارند. به هم متصل هستند. در واقع مثل آینه همدیگه هستند.

دختری را که در مورد شب بیرون رفتن به مادرش دروغ می گوید را تصور کن. موقع حرف زدن، شاید سرش رو بخارونه یا سرفه کنه. و رفتار های عجیبی مثل اینها داشته باشه. این رفتار ها شاید مانند عوارض سرما خوردگی باشه. ولی با توجه به شرایط آن لحظه دختر، این رفتار ها نشان دهنده عدم صداقت این دختر با مادرش هست.

تاحالا دقت کردی چرا نمیتونی به والدینت دروغ بگی؟

چون اونا در مورد زبان بدن تو آگاه هستند و فرقشو سریع میفهمن. واسه اونا فهمیدن اینکه دروغ میگی یا نه

خیلی آسونه. چون اونا تغییرات ریز در رفتارت رو تشخیص میدن.

در ارتباطات بین انسان ها، کلام ، 7 درصد ارتباط و ارتباطات از طریق زبان بدن 93 درصد دیگر را تشکیل میدهد.

قسمت بزرگی از زبان بدن ، تُناژ و قدرت صدا است. از دقت کردن به تُن صدا ، میتونی از افکار ذهن، خبردار بشی. فقط با دقت و بررسی تُناژ صدا.

وقتی به صدای بقیه گوشی میدی ، شاید یکی بلند و یکی دیگه آروم صحبت کنه. ولی میان اونها، یکی با قدرتمند ترین صدا صحبت میکنه و مالک این صدا همون رهبر گروه خواهد بود.

این ساده ترین روش برای یافتن رهبر هر گروهی هست. قدرتمند صحبت کردن راه خوبی برای بدست آوردن مقام رهبری اطرافیان است. پس دفعه بعدی که رفتی بیرون ، اگاهانه به تُن صدای مردم گوش بده و دقت کن.

در اکثر موارد، صدای قدرتمند نشان دهنده شخصیت قوی و صدای ضعیف، نشان دهنده شخصیت ضعیف است. وقتی میخوای مردم رو بخوانی ، همیشه از جمع چند شواهد تصمیم بگیر. از یک نشانه تنها، نمیشه نظر خوبی داد.

میگن چشم دریچه ای به سوی روح است. این درست است.

اما همین رو هم میشه در مورد نحوه راه رفتن گفت. هر روز هر جا که هستی ، کلی آدم میبینی که دارن راه میرن. با 7 میلیارد آدم ، کمبود انسان برای بررسی این مورد نیست.

آدم معمولی بیشتر به کلام شما توجه میکنه تا به نحوه راه رفتن شما. ولی نحوه راه رفتن، واقعیت رو میگه.

استثنا هم وجود داره اما در اکثر موارد کسی که قدرتمند راه می رود احتمالا شخصیت قدرتمندی هم دارد. دفعه بعد که در جمع آدم ها بودی ، جداُ به نحوه راه رفتنشون دقت کن.

اونموقع اون جزییاتی که بقیه نمیبینن رو میتونی ببینی.

راه رفتن مردم چه جوریه؟

اگه سرشون پایینه، چشم تو چشم نمیشن و قدم های کوتاه بر میدارن. احتمالا شخصیت ضعیفی دارن

آدمی با شخصیت قوی و اعتماد به نفس بالا ، قدم های بلند تری بر میداره. انگار هر قدمش، یک دلیلی داره. انگار جای مهمی باید بره.

تُن صدا، نحوه قدم زدن و رفتار های خاص بدن یک فرد ،میتونه افکار و شخصیت اون فرد را برای شما آشکار کنه.

بله! زبان بدن به همین سادگی است. شما با رعایت چند نکته ساده و دقت به رفتار و کردار اطرافیان، خیلی زود میتونین با زبان بدن خیلی ها آشنا بشین. جالبه بدونین که، هر چه یک انسان نسبت به زبان بدن و رفتار های خودش نا آگاه باشه، زودتر میشه شناختش.

ما باید زبان بدن را جدی بگیریم و نسبت به اون آگاهی پیدا کنیم.

راه دیگری هم برای پی بردن از افکار مردم هست. اون هم " زبان و کلام " هست. هر روز میلیارد ها کلمه گفته میشه اما در کل، به هر کدومشون(به صورت تکی) توجه کمی میشه. برای باز کردن قفل ذهن مردم به "کلمات کلیدی" که میگن دقت کن. اکثر مردم اینا رو نمیبینن. کلمات هم مثل زبان بدن ، باعث میشه شخصیت مردم کم و بیش آشکار بشه.

شما میتونین قسمت اول زبان بدن را اینجا پیدا کنین.

کسی رو تصور کن که بعد هر جمله ، از عبارت " فکر کنم" یا "گمان کنم" استفاده میکنه. این عبارت معمولا نشان دهنده شک و تردید و شخصیت ضعیف اون فرد است. افرادی با شخصیت های ضعیف، معمولا از این عبارت ها استفاده می کنن. مثل عبارت "من نمیدونم" .

با دقت به کلمات مردم، متوجه میشی که اکثر مردم به 2 دسته تقسیم می شوند.

1- شخصیت سر زنده و قوی

2- شخصیت منفعل و ضعیف

شخصیت های ضعیف معمولا با مسایل به صورت غیر مستقیم و منفعل برخورد میکنند. از کلماتی استفاده میکنند که نشان دهنده عدم کنترل اونا روی زندگیشون هست. و جوری وانمود میکنن انگار اتفاق ها همین جوری واسشون می افته.

معمولا شخصیت های ضعیف، مستقیم و شفاف صحبت نمی کنند. انگار همش دور مسائل میرقصند و در نهایت به نتیجه واحد نمیرسند.

اما شخصیت های قوی معمولا به صورت مستقیم صحبت می کنند. اونا در میان کلامشون کمتر مِن و مِن میکنند و با صدایی قدرتمند و رسا صحبت می کنند.

خیلی مهمه بدونین که مغز انسان خیلی قدرتمند هست. در موقع تفکر ، در ذهن فقط از اسم و فعل استفاده میشه. در واقع ، موقع حرف زدن، کلمات صفت هستند که باعث بروز شخصیت اصلی فرد می شوند.

قبل اینکه بتونین بقیه رو خوب بخونین، باید بدونید که تجربیات بچگی، ستون های اصلی شخصیت بزرگسالی را تشکیل می دهند.

متصدی فروشگاه و گارسون رستوران ، زندگی الانشون از عادت ها و رفتار هایی که در دوران بچگی یاد گرفتند و تجربه کرده اند، تشکیل می شود. در واقع تجربیات بچگی ما ، قسمت بزرگی از شخصیت آینده ما رو می سازه.

مگر اینکه به صورت آگاهانه در بزرگسالی این رفتار ها رو تغییر بدین. و تغییر بنیادی در رفتار و کرداد با افزایش سن ، معمولا سخت تر میشه.

به طور مثال بچه ای رو فرض کنید که در دوران رشد ، عدم اعتماد به نفس در او بوجود آمده باشه. و این موضوع در زبان بدن او آشکار باشه. همین شاید باعث بشه این بچه تا آخر عمرش، فقط با خانواده زندگی کنه. حتی اگر هم موفق بشه و از اونا جدا بشه ، عدم اعتماد به نفس او، در شکل های دیگه ای بروز میکنه. شاید از غریبه ها بترسه.

هر کسی در دوران بچگی ، خواسته ها، آرزو ها و توانایی هایی کسب میکنه. شاید کل عمرشو صرف رسیدن به این خواسته ها بکنه.

مثال بعدی در زبان بدن ، آخرین فرزند خانواده است که والدین همیشه توجه ویژه ای به او می کردند. در مراحل بعدی عمر اون بچه ، وقتی از خانواده جدا شد. راه های دیگه ای برای دست یابی به این توجه پیدا خواهد کرد. مثلا با لباس های خیلی چشم گیر یا مشارکت در فعالیت هایی که باعث میشه بقیه بهت توجه کنن.

بچه ای دیگه رو تصور کن که در مدرسه همیشه مسخره شده. چون بقیه باعث شدن این بچه احساس ضعیف بودن بکنه ، او در بزرگسالیش کار هایی خواهد کرد تا قوی و قدرتمند جلوه کنه.

این قضیه شاید در مورد اکثر بدن سازان خیلی عضلانی هم صدق بکنه.

با بررسی تجربیات دوران بچگی ، ما میتونیم شخصیت بزرگسالی او را درک کنیم. مخصوصا تجربیات دردناک و غمگین تاثیر بسیار زیادی در زبان بدن و کلام می گذارد.

حتی این که بچه چندم باشی هم میتونه شخصیت بزرگسالی را تا حدی تعریف کنه. ترتیب فرزندان خانواده به 4 تا تقسیم میشن:

1- بزرگترین فرزند

2- کوچکترین

3- بچه وسطی

4- تک فرزند

بچه بزرگ خانواده معمولا از توجه زیاد والدینش به کوچکترین فرزند، عصبانی و ناراحت میشه. که میتونه باعث تولید حسادت و عدم اعتماد به نفس بشه. و این رفتار ها رو میتوان خیلی سریع در زبان بدن آن بچه تشخیص داد.

کوچکترین فرزند معمولا با بزرگترین فرزند، برای بدست آوردن توجه والدین رقابت می کنه. این رقابت میتونه حتی تا آخر عمر ادامه داشته باشه.

کوچکترین فرزند معمولا بیشترین ریسک رو میکنه. چون در بچگی یاد گرفته اگه ریسک کنه به اون چیزی که میخواد میرسه. این خصوصیت وقتی به بزرگسالی منتقل بشه ، این قابلیت ریسک پذیری میتونه مفید یا مخرب بشه.

جالبه بدونین که خیلی از آدم های موفق دنیا ، آخرین فرزند خانواده بودن و ریسک زیاد کردن.

اما بچه وسطی، معمولا بیشترین ضربه رو میخوره. چون کمترین توجه به او میشه.

تک فرزند هم معمولا به اعتماد به نفس کاذب میرسه. خصوصیاتی مانند بد خلقی و بی اهمیتی به بقیه در زبان بدن او آشکار است. چیزی که در مورد تک فرزندان باید بدونین اینه که اونا بیشتر از بقیه به انتقاد حساس هستند. و اگه توسط والدین نُو نُو ررررر بزرگ بشن ، بزرگسال که میشن ، دنبال هر راهی میگردن تا مرکز توجه بشوند.

خیلی از رفتار ها، علایق، غذا ها و غیره ، از دوران بچگی ریشه میگیره. و با مراقبت های مناسب والدین می توان کلام و زبان بدن بچه ها رو تقویت کرد.

و با دانستن این واقعیت ، میتونین خودتونو بیشتر بشناسین.

و همین طور میتونی ذهن و زبان بدن بقیه رو بهتر بخوانی

منبع: ایران محتوا


چطور روان انگلیسی حرف بزنیم؟

روان صحبت کردن یا شیوایی کلام برای هر کسی یه معنی میده. بعضی ها ممکنه بگن فلانی روان صحبت می کنه چون کلا زبانش خوبه، یا زبانش در حد کار راه بندازه. اما روان حرف زدن یکمی تخصصی تر تعریف میشه. این روان بودن یا سلیس بودن صحبت کردن به زبان انگلیسی یعنی به صورت یکنواخت و بدون تامل یا قطع کردن های زیاد صحبت کردن.

ستون های روان صحبت کردن

سلیس صحبت کردن دو ستون اصلی داره.

ستون اول روان بودن فیزیکی هست. زبان و دهان ما باید بتونه بصورت یکنواخت، با سرعت مناسب و بدون گیر داشتن آواها و صداهای انگلیسی رو تولید کنه.

ستون دوم شیوایی در کلام به صورت ذهنی هست. مغز ما باید بتونه کلامات مناسب رو به خاطر بیاره و جملات انگلیسی رو با سرعت مناسب و با روش درست بسازه. برای تکنیک های باهوش تر شدن و تمرین دادن مغزتون، حتما این پست رو ببینین.

برای اینکه سلیس تر و روان تر حرف بزنین باید روی هر دو ستون کار کنین، هم فیزیکی و هم ذهنی.

حتما بخوانید: چگونه به انگلیسی فکر کنیم؟

قانون اول

انگلیسی حرف بزنین.

قانون بیخودی به نظر میرسه؟ اگر قرار بود حرف بزنیم که دیگه این مطلب نیاز نداشتیم. اما اجازه ندین ساده بودن این قانون گولتون بزنه. این قانون میگه از هر موقعیتی برای حرف زدن به زبان انگلیسی استفاده کنین.

با مردم انگلیسی حرف بزنین و مدام گفتگوهای مختلف رو تو این زبان تجربه کنین. این مهمترین و تاثیرگذارترین کاریه که می تونین برای روان تر صحبت کردن انگلیسی بکنین. کتاب خوندن، قدرت خوانایی شما رو می بره بالا، تمرین شندین هم شنیدار شما رو قوی می کنه. پس صحبت کردن چی؟ هیچ چیز به جز صحبت کردن، صحبت کردنتون رو تقویت نمی کنه.

راه های مختلفی برای تمرین حرف زدن روان به زبان انگلیسی وجود داره اما همه اون ها زیر مجموعه قانون اول هستن. شما نباید هیچ موقعیتی رو برای حرف زدن از دست بدی. بهترین تمرین اینه که تمرین کنی اونم تو شرایط مختلف. حرف زدن هم که خرجی نداره. پس برای بهتر شدن سلاست و فصاحت زبانتون، ازش استفاده کنین.

برای بهتر شدن تو هر چیزی باید بپرین وسطش و خودتون رو درگیرش کنین. اگر می خواین باهوش تر بشین، قدرت مغز و حافظه قوی تری داشته باشین، برین تمرین حافظه کنین (یه سری تکنیک و نکات ساده براتون اینجا داریم). زبان انگلیسی هم از این مستثنی نیست.

صحبت کردن به زبان انگلیسی یه عنوان آکادمیک و تحصیلی نیست، یه تواناییه، یه هنره. مثل یادگرفتن یه چیزی از روی مطالعه نیست، بیشتر شبیه یادگرفتن یه ورزش یا موسیقی یادگرفتنه.

برای پیشرفت باید به طور مدام تمرین کنین.

آره سخته، حرف زدن به یه زبان دیگه سخته. موقعیت هایی که تو زبان مادری و شیرین پارسی مثل آب خوردنه، تو انگلسی میتونه سخت باشه. و خدا نکنه اون موقعیت طوری باشه که فارسی حرف زدن هم توش سخت باشه، دیگه تو یه زبان دیگه تقریبا غیر ممکنه.

حتما بخوانید: موبایل و اعتیاد به گوشی چه تاثیری روی بدن و مغز میگذاره؟

می پرسین چند وقت یکبار؟ هرچقدر میتونین رو در نظر بگیرین بعدش دو برابر کنین. شوخی کردم. در کل هیچ چیزی به عنوان زیادی تمرین کردن حرف زدن به انگلیسی وجود نداره اما حداقل سه تا چهار ساعت در هفته شما باید در حال حرف زدن باشید. خودتون رو با تعداد ساعت هایی که تو کلاس زبان صرف می کنید و گول نزنید. گفتم 3 تا 4 ساعت حرف بزنید.

چطوری میشه به این مقدار تمرین در یادگیری مکالمه زبان انگلیسی رسید:

1. یکیش همون کلاس زبانه

2. با انگلیسی زبان هایی که تو شهر یا شرکت یا دوستاتون دارین حرف بزنین

3. عضو گروه ها و برنامه هایی که در اونها انگلیسی استفاده میشه یا کلا به زبان انگلیسی هستن بشین

4. تو اینترنت دوستای زبان انگلیسی پیدا کنین و باهاشون چت کنین

5. دوره زبان در خارج از کشور بگذرونین (کی میتونه با وضع پولمون؟؟؟)

6. و یه عالمه روش های دیگه

ما هم بزودی گروه های طبیعت گردی و تهران گردی به زبان انگلیسی خواهیم گذاشت که میتونین همراه ما بشین و زبان تمرین کنین.

آره رویا پردازی برای اون لحظه ای که دیگه حرف زدن به انگلیسی مثل گلابی میشه آسونه، اما این اتفاق نمیوفته مگه اینکه کلا شما تو یه کشور و با فرهنگ اونها زندگی کنین.

حتی اونهایی که کارشون زبان های دیگه است، حتی معلم های زبان انگلیسی و درگر زبان ها که زبان مادریشون انگلیسی نیست هم میتونه یه وقتهایی براشون سخت باشه.

چرا دارم اینارو میگم؟ نمی خوام بترسین یا انگیزتون رو از دست بدین. اتفاقا اگر سادگی این قضیه رو متوجه بشین که تنها راه حرف زدن به زبان انگلیسی، حرف زدن به زبان انگلیسی هست، من به چیزی که میخوام رسیدم.

حرف زدن به انگلیسی می تونه سخت باشه، ترسناک باشه و باعث بشه احساس خجالت و شرمندگی به سراغتون بیاد. اما قرار نیست این باعث توقف شما بشه. باز هم میتونین تمرین کنین، ارتباط برقرار کنین و پیشرفت داشته باشین.

جادویی برای اینکه این حس سخت بودن رو از بین ببره نیست. همینه که هست!!! بپذیر!!!

با خودت فکر نکن چون ترسناکه و ممکنه سوتی بدم و ضایع بشم پس به انگلیسی حرف نمی زنم.

انجامش بده. حرف بزن و پذیرای این حقیقت هم باش که ممکنه بعضی وقت ها حس سختی و ناراحتی هم داشته باشه. بهت قول میدم با تمرین بیشتر این دفعات خیلی کمتر میشن و دیگه اینقدر ترسناک نخواهند بود.

حالا وقت تکنیک های افزایش سرعت و روان بودن حرف زدن به انگلیسیه.

یه نکته مهم اینجا اینه که قرار نیست در این کارهایی که می کنین یا گروه هایی که عضو میشین تمام تمرکزتون روی یادگیری زبان باشه. هر چیزی که باعث بشه شما با انگلیسی حرف بزنین، چه کلاس یادگیری زبان باشه چه قدم زدن تو پارک و حرف زدن به انگلیسی، حتی جک گفتن یا آواز خوندن به زبان انگلیسی کاملا روی صحبت کردن شما تاثیرگذاره.

به فشار و سختی عادت کنین.

حالا بیاین یه سری از بهونه هایی که همین الان تو ذهنوتون داره میاد رو با هم بررسی کنیم.

7. من کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم

8. من خجالتی هستم

9. بابا سخته

خواندن سریع

1. یه متن انگلیسی پیدا کن. میتونه از هرجایی باشه، یه کتاب مدرسه یا داستان، روزنامه، اینترنت، هر جایی.

اون متن باید برات تقریبا آسون باشه، یعنی خیلی کلمات جدید که بلد نیستی توش نباشه. پس متنی که خیلی بالاتر از سطح کنونی زبانتون هست انتخاب کنین.

2. حالا در حالا که یه تایمر دارین، تایمر بزنین و شروع کنین به بلند بلند خوندن متن.

3. دوباره مرحله دو رو انجام بدین، و سعی کنین رکورد قبلی رو بشکنین

4. دوباره و دوباره، ببینین چقدر سریع می تونین همون متن رو بخونین.

چه کاریه؟ پس حرف زدن چی میشه؟

یادتونه گفتن یکی از ستون های اصلی روانی و سلیسی زبان انگلیسی در دهان و زبان شماست. دهان باید بتونه صداها و کلمات انگلیسی رو سریع و یکنواخت تولید کنه. خواندن سریع به قویتر شدن این ستون شیوایی کلامتون کمک می کنه.

این روش عالیه، چون هرجا و هر زمان و به هر مقداری که بخواهین و بتونین میشه ازش استفاده کرد.

آواز خوندن

قرار نیست برین تو برنامه استیج انگلیسی بخونین، نه. البته اگه رفتین کدتون رو بگین ما بهتون رای بدیم.

1. یه شعر و آهنگ به زبان انگلیسی که دوست دارین رو انتخاب کنین.

2. تو اینترنت متن شعرش رو پیدا کنین.

کاری نداره اسم آهنگ رو بذارین و بعدشم بنویسین متن آهنگ یا Lyrics

3. آهنگ رو بذارین و از روی متن آهنگ همراه خواننده شروع کنین به خوندن.

4. تکرار و تکرار

5. اولش آهنگ های آروم تر بعد کم کم آهنگ هایی با سرعت بیشتر انتخاب کنین. خودتون به چالش بکشین.

این تمرین هم به ستون فیزیکی سلاست در زبان انگلیسی شما کمک میکنه.

روزی یه آهنگ چطوره؟ بهتون قول میدم به زودی تغییر تو خودتون حس می کنید. آماده شروع.

زبان رو به صورت تکه تکه یاد بگیرین

برای اینکه بفهمیم تکه تکه یاد گرفتن یعنی چی با یه سوال شروع می کنم. چطوری لغت ها رو یاد میگیرین؟ من اکثرا می بینم مردم اینطوری لغت یاد میگیرن

زندگی = life

کلمه = word

هم اکنون = already

بزرگ = big

کلمه رو به انگلیسی مینویسن و ترجمه اون رو هم به زبان فارسی کنارش می نویسن، بعد تلاش می کنن اون هارو حفظ کنن.

حالا این چه ربطی به سلاست داره؟

اولا که هر لغت رو جدا جدا دارین حفظ میکنین. اما وقت حرف زدن به کلمات به صورت جدا احتیاج ندارین، کنار هم اومدن درست اونها جملات مورد نیاز شما رو میسازه.

یادگرفتن زبان با این روش، مغز مجبور میکنه که زبان رو به صورت غیر طبیعی و خیلی پیچیده یاد بگیره.

دوما با این کار دارین انگلیسی رو از طریق فارسی یاد میگیرین. حرف زدن به انگلیسی رو یاد نمی گیرین بلکه تلاش می کنین تو ذهنتون انگلیسی رو به فارسی ترجمه کنید.

چند نفر از شما این مسئله رو تا حالا داشتین؟ یه جمله تو ذهنتونه به فارسی که میخواین به اینگلیسی بگین، هر کلمه تو جمله رو به انگلیسی ترجمه میکنین. اگر که ترجمه یکی رو ندونین یا یادتون نیاد گیر میکنین. بعد ناراحت میشین و ممکنه بکشین کنار.

اگر میخواین انگلیسی رو روان صحبت کنید باید از این عادت غلط دست بکشید. این روش فکر کردن و حرف زدن همیشه آهسته و خسته کننده اس. همیشه اینطوری خواهد بود چون کارهایی زیادی رو میخواهید همزمان انجام بدین.

دارین نکات، کلمات و مفاهیم مختلف رو تو دو زبان مختلف به یاد میارین. این کار هر کسی رو به زانو در میاره.

خب راهش چیه؟

یاتون گفتیم برای سریع و راحت حرف زدن به جمله احتیاج دارین نه کلمات تنها. پس زبان رو با جملات و گزاره ها یاد بگیرین به جای کلمات.

مثلا فرض کنین یکی ازتون می پرسه : " What are you doing this weekend? "

سه تا جواب اینجاس

جواب یک I’m going to see some old friends.

جواب دو I’m thinking of going for a bike ride.

جواب سه I might do some odd jobs around the house.

حالا جملات خودتون رو بسازین.

ساختار اول I’m going to ……..

ساختار دوم I’m thinking of ……..

ساختار سوم I might ……...

برای هر کدوم دو سه تا جمله مختلف بسازین. حالا وقتی کسی این سوال از شما بپرسه، اگر تکه تکه زبان به خاطر سپرده باشین، فقط دو تا چیز باید یادتون بیاد.

دو قسمت مثل این I’m going to + see some old friends / have dinner with my family / watch some old movies

لغات رو هم همینطوری یاد بگیرین.

این طوری پاسخ دادن به چنین سوالاتی به صورت روان آسون میشه. ولی اگر جمله رو فارسی تو ذهنتون مجسم کنین و هر کلمه رو به انگلیسی ترجمه کنین، خیلی کار دشوار میشه. به جای دو تا چیز، باید خیلی چیز ها یادتون بیاد.

یه مثال دیگه

جمله I went for a walk yesterday.

پایه اصلی جمله رو نگه دارین و قسمت های مختلفش عوض کنین.

که میشه این جمله I ….. yesterday.

حالا دو سه تا جمله بسازین.

مثل این I took an exam yesterday.

یا این I was lazy all day yesterday.

یا این I cooked a spicy curry yesterday.

خب پس جملات و گزاره هارو به حافظه بسپرین. برای تمرینات روزمره حافظه و داشتن یه ذهن و حافظه قوی تر به این جا یه سر بزنید.

خب حالا برین و تمرین کنین. انگلیسی حرف بزنین و روی شیوایی کلام و روان حرف زدنتون کار کنین. یادتون باشه که یادگیری مکالمه زبان انگلیسی پروسه مهم و زمان بری است

اگه لغت ها رو هم اینطوری یاد بگیرین خیلی آسون تره، چون دیگه نیاز نیست هر کلمه رو به تنهایی و به زبان فارسی یاد بگیرین و در نهایت مجبور به ترجمه تو ذهنتون بشین. بلکه جمله هارو یادتون میاد.

چطور مطلب و تصویر تولید کنیم

مقدمه

اینستاگرام خیلی بیشتر از عکس های بیهوده و خسته کننده است. دیگه وقت سلفی های بدرد نخور تموم شده. با این حال ما همیشه از دیدن غذا و حیوانات توی اینستاگرام لذت میبریم.

اگه بخوای یه اکانت موفق در اینستاگرام داشته باشی، باید با برنامه ریزی و دقت فعالیت کنی. شاید واژه "بازاریابی در اینستاگرام" یکم باعث مور مور شدن بدن و حس ناخوش آیندی بشه. ولی اگر میخوای موفق باشی باید با روش های بازاریابی در اینستاگرام آشنا بشی.

استفاده از این روش ها و ترکیبشون با تصاویر زیبا و مرتبط میتونه موفقیت شما رو تضمین بکنه. اینجا برای شما، 11 روش تست شده برای طراحانی که میخوان توی اینستاگرام موفق بشن، آوردیم.

بیایین با هم شروع کنیم:

1- بهینه سازی تعریف مختصر پروفایل یا همون Bio

بعد از تصویر پروفایل شما(که باید خیلی با دقت انتخاب کنین)، نوبت به "بایو" میرسه. این تعریف کوچک خیلی ساده میتونه باعث بشه که مخاطبی که وارد پیج شما میشه، در پیجتون ادامه بده یا نه.

پس حتما باید دارای معرفی، خدمات ارائه شده و راه ارتباط مستقیم با شما باشه. یادتون باشه که "بایو" محدودیت کلمه داره پس سعی کنید به کلمات خوب فکر کنین.

2- الگوریتم اینستاگرام رو بهترین دوست خودت کن!

همون طور که میدونید پست هایی که دارای بیشترین نرخ تعامل کاربری هستند، در feed ها اول نشان داده می شوند. حالا جدا از راهکار هایی که اینجا گفته میشه، میزان وقت گذاشتن کاربران در پست های شما، میتونه کلید اصلی برای موفقیت شما باشه. به این معنا که محتوای تولیدی شما باید دارای "ارزش افزوده برای کاربران" باشه.

هر چقدر کاربران زمان بیشتری بزارن همین طور اهمیت پروفایل و پست های شما برای الگوریتم اینستاگرام بالاتر میره و شما میتونین فالوور های بیشتری جذب کنین.

3- اجتماعی باشین!

هیچ وقت اهمیت وقت گذاشتن برای فالوور هاتون و درگیر شدن در بحث های مرتبط به کارتون رو توی اینستاگرام دست کم نگیرین.

هر قدر شما برای اجتماع خودتون وقت بزارین به طبع اونا هم برای شما بیشتر وقت میزارن.

پس همیشه سعی کنین جواب کامنت ها رو بدین و در بحث های داغ پیج های دیگه (که مخاطب مورد نظر شما درونش کامنت میزارن و لایک میکنن) شرکت فعالی داشته باشین. خیلی مهمه نظراتی که میدین باعث جذب مخاطب خاص مورد نظر شما بشه.

4- فالوور هاتونو سرگرم کنین

این سرگرمی میتونه به چند روش باشه:

1- کپشن های جذاب با مطرح کردن سوالات مختلف از مخاطب ها

2- راه اندازی بحث آزاد و درخواست نظر مخاطب در مورد موضوع پست

3- قرعه کشی و جایزه. شاید بعضی اوقات لازم باشه یه سری خدماتی رو برای مدت محدودی، رایگان در نظر بگیرین و براش اطلاع رسانی کنین.

4- ری پوست. اشتراگ گذاری محتوای با ارزش پیج های دیگه، با ذکر منبع در پیچ خودتون

5- برای مخاطب و فالوور هاتون ارزش بالایی قائل باشین. اونا رو از خودتون بدونین.

5- همکاری با طراحان دیگر

زندگه بده بستونه و اینستاگرام هم همینه. میتونی در پروژه های مختلف با طراحان معروف دیگه که توی اینستاگرام فعال هستند، همکاری کنی و فالوور هاتو از این فعالیت مشترک، مطلع کنی. با این کار فالوور ها بهت بیشتر اعتماد میکنن و روابط خوبی هم با طراح های دیگه بوجود میاری.

این روابط باید به صورت "برنده برنده" باشه.

6- از پلتفرم های دیگه هم استفاده کن!

اینستاگرام خیلی باهوشه. وقتی پست میزاری، در یک ساعت اول، اینستاگرام میزان تعامل کاربران پست در پلتفرم های دیگه، میزان کیفیت تصویر، نوشته و ...... رو با الگوریتم مشخص آنالیز میکنه. پس چه بهتر اگه بتونی هر وقت پستی توی اینستاگرام میزاری، زود همین پست رو توی پلتفرم های دیگه مثل تلگرام و فیسبوک و .... پست کنی.

حتما لینک پلتفرم های دیگه رو توی اینستاگرامت بزار.

7- استوری بزار!

خوب الان استوری دیگه داره خیلی فراگیر میشه و همه ازش استفاده میکنن. تو هم سعی کن ازش استفاده بهینه کنی. یادت باشه حتما توی استوری ها، مخاطب رو درگیر کنی. یعنی سوال بپرسی، هشتگ بزاری، تگ و منشن کنی و .....

8- از IGTV استفاده کن!

الان دیگه میتونی ویدیو های طولانی تر بزاری. خوب چرا وایسادی؟؟

برو چند تا کلیپ باحال تولید کن و از قدرت زیاد IGTV برای پیشرفتت استفاده کن!

9- از هشتگ ها "بهینه" استفاده کن

هشتگ هایی که خیلی پست دارن رسما به دردت نمیخورن. چون انقدر پست واسشون هست که شاید پست تو اصلا گم بشه و کسی نبینتش. به خاطر همین سعی کن ترکیبی از هشتگ های معروف و هشتگ های خاص استفاده کنی.

یکی از راه های شناسایی هشتگ های خوب اینه که به پیج های موفق دیگه سر بزنی و ببینی اونا از چه هشتگ هایی استفاده کردن.

یادت باشه که هشتگ ها به مطلب و تصویرت مرتبط باشه. در غیر این صورت شانس این وجود داره که قربانی الگوریتم بی رحم اینستاگرام بشی.

10- واسه خودت پلن و زمانبندی داشته باش

فکر نمیکنم گفتن این موضوع خیلی عجیب باشه. به خدا قسم هر کاری بدون برنامه ریزی قبلی، میتونه خیلی راحت شکست بخوره. سعی کن همیشه برای یک ماه بعدت برنامه ریزی کامل داشته باشی. که چه محتوایی میخوای درست کنی، از چه هشتگی استفاده کنی، با چه کسانی همکاری کنی و .....

برنامه ریزی خوب میتونه باعث بشه که در مولانی مدت موفق بشی.

برنامه ریزی خیلی مهمه!

11- بررسی نتایج

هر موقع که پستی جدید درست میکنی چند تا اتفاق می افته:

1- توی feed اینستاگرام میای

2- توی سرچ هشتگ ها میای

3- فالوور هات پستتو میبینن(مقدار دیدن فالوور هات به میزان اهمیت پیج برای اینستاگرام بستگی داره)

4- مردم زیرش کامنت میزارن

5- لایک میخوره یا ویو میشه

خوب! همه این ها برات نتیجه هست و تو باید اینا رو بررسی کنی. سعی کن نقاط قوت و ضعف رو تشخیص بدی و روشون کار کنی

خلاصه مطلب

فعالیت توی اینستاگرام در نهایت، به تلاشی که واسش میکنی بستگی داره. یادت باشه هر چی محتوای با ارزش تری تولید کنی مخاطب بیشتر جذبش میشه. سعی کن از همه ابزاری که بالا اشاره شد استفاده کنی(ابزار ها خیلی مهمن).

اگر این نکات مهم رو رعایت کنی، میتونی کانال اینستاگرامی داشته باشی که هم فالوور خوبی داشته باشه هم برای تو منبع درآمدی بشه.

خیلی ها هستن که با رعایت این نکات درآمد های 100 میلیونی به بالا در ماه دارند.

تو هم به جمعشون میتونی اضافه بشی. پس شروع کن!

برای مطالب جالب و محتوای بیشتر به قسمت لیست محتوای وب سایت ایران محتوا مراجعه کنید.

1